خاله بازی
همه ما دنیای بازی های کودکانه را به شکلی در خاطر داریم. بازیها محلی بود برای به نمایش گذاشتن تواناییهایمان در حوزه فعالیتهای آدم بزرگها و البته در غالب کوچک آن. دکتر می شدیم عروسکهایمان را مداوا می کردیم و معلم بودیم و آنطور که دلمان می خواست به عروسکها و همبازیهایمان درس میدادیم و مامان بودیم و غذا می پختیم و چقدر برای این نقشهای کلیدی تلاش می کردیم. حالا وقتی میبینم که چقدر دیانا در نقش مامانی برای عروسکهایش قشنگ جا خوش می کند و آنقدر جدی بازی می کند به هیجان می آیم. از زبان خود به عنوان مامان و عروسکها به عنوان نی نی حرف می زند و جالب تر و شاید گاهی ناراحت کننده تر آنکه تمام تکه کلام های من و پدرش را استفاده می کند و این زنگ خطری است...